همایون
مهر ۱۹، ۱۳۸۱
این قضیه Ú©Ù‡ دانشگاههای دولتی در نظر دارن برخی از داوطلبین را بدون شرکت در کنکور Ùˆ در ازای دریاÙ�ت مبالغ هنگÙ�ت ثبت نام کنن، Ú©Ù… Ú©Ù… داره وارد مراØÙ„ جدی تری Ù…ÛŒ شه. به طوری Ú©Ù‡ طبق اخبار موثق قراره این Ø·Ø±Ø Ø§Ø² سال دیگر رسماً به اجرا درآد. یعنی اینکه Ù†Ù�ر اول کنکور سال آینده با یک بچه مایه داری Ú©Ù‡ دیپلمش را هم به زور گرÙ�ته ØŒ ممکنه سر یک کلاس بنشینن!!! با ورود این بچه پولدارهای بی سواد Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± قبلی سهمیه های رزمنده Ùˆ ایثارگر Ùˆ اØÛŒØ§Ù†Ø§Ù‹ ثبت نام برادران عزیز لبنانی Ùˆ Ù�لسطینی ( آقای معین Ù�رموده اند Ú©Ù‡ به ازای هر شهید Ù�لسطینی ØŒ قصد داریم 10 دانشجو از Ù�لسطین بگیریم!)ØŒ دیگه باید در دانشگاههای این مملکت رو Ú¯Ù„ گرÙ�ت!!! البته این دانشگاهها همین ØØ§Ù„اش هم از نظر Ø³Ø·Ø Ø¹Ù„Ù…ÛŒ وتکنیکی Ùˆ پژوهشی- گلاب به روتون! - هیچ Ú¯Ù‡ÛŒ نیستن، ولی بالاخره یه اسم Ùˆ رسمی ازشون باقی مونده بود Ú©Ù‡ اونم دیگه داره از بین میره! خدایا این مسوؤلان دلسوز Ùˆ انقلابی رو از این ملت شریÙ� ØŒ آگاه ØŒ همیشه در صØÙ†Ù‡ Ùˆ گوسÙ�ندت نگیر! آمین!
همایون
همایون
دشمن دانا بلندت می کند
بر زمینت می زند نادان دوست
همایون
بر زمینت می زند نادان دوست
همایون
A SPACEMAN CAME TRAVELLING
A spaceman came travelling on his ship from afar
Twas light years of time since his mission did start
And over a village he halted his craft
And it hung in the sky like a star , just like a star
He followed a light and came down to a shed
Where a mother and child were lying there on a bed
A bright light of silver shone round his head
And he had the face of an angel , and they were afraid
Then the stranger spoke , he said do not fear
I come from a planet a long way from here
And I bring a message for mankind to hear
And suddenly the sweetest music filled the air
And it went La La La……..La La
Peace and goodwill to all men , and love for the child
This lovely music went trembling through the ground
And many were wakened on hearing that sound
And travelers on the road , the village they found
By the light of that ship in the sky , which shone all around
And just before dawn at the paling of the sky
The stranger returned and said now I must fly
This song will begin once again , to a baby's cry
And it went La La La….La La
This song will begin once again , to a baby's cry
And it goes La La La….La La
Peace and goodwill to all men
And love for the child
Oh the whole world is waiting , waiting to hear the song again
There are thousands standing on the edge of the world
And a star is moving somewhere and the time is nearly here
This sound will begin once again , to a baby's cry
Chris de Burgh
Homayoon
A spaceman came travelling on his ship from afar
Twas light years of time since his mission did start
And over a village he halted his craft
And it hung in the sky like a star , just like a star
He followed a light and came down to a shed
Where a mother and child were lying there on a bed
A bright light of silver shone round his head
And he had the face of an angel , and they were afraid
Then the stranger spoke , he said do not fear
I come from a planet a long way from here
And I bring a message for mankind to hear
And suddenly the sweetest music filled the air
And it went La La La……..La La
Peace and goodwill to all men , and love for the child
This lovely music went trembling through the ground
And many were wakened on hearing that sound
And travelers on the road , the village they found
By the light of that ship in the sky , which shone all around
And just before dawn at the paling of the sky
The stranger returned and said now I must fly
This song will begin once again , to a baby's cry
And it went La La La….La La
This song will begin once again , to a baby's cry
And it goes La La La….La La
Peace and goodwill to all men
And love for the child
Oh the whole world is waiting , waiting to hear the song again
There are thousands standing on the edge of the world
And a star is moving somewhere and the time is nearly here
This sound will begin once again , to a baby's cry
Chris de Burgh
Homayoon
مهر ۱۸، ۱۳۸۱
این آقا ØµØ§Ù„Ø ØŒ یه وبلاگ Ø¨Ø§ØØ§Ù„ درست کرده Ùˆ از هر دری سخنی Ù…ÛŒ نویسه Ùˆ الØÙ‚ Ùˆ الانصاÙ� Ú©Ù‡ خوب هم Ù…ÛŒ نویسه.اول برین وبلاگشو بخونین، بعد این چند تا کلمه رو هم از من بشنوین:
1- آقا صالØ! رونالدو بازیکن خوب وبزرگیه Ùˆ هر چند از تیم مورد علاقه شما رÙ�ته ØŒ ولی شما ( بر خلاÙ� نوشته تان) باز هم نتونستین اونو Ù�راموش کنین، چون تولدشو تبریک Ú¯Ù�ته بودین! اصلاً این قیاÙ�Ù‡ دوست داشتنی رو میشه Ù�راموش کرد؟؟!!
1- آقا صالØ! رونالدو بازیکن خوب وبزرگیه Ùˆ هر چند از تیم مورد علاقه شما رÙ�ته ØŒ ولی شما ( بر خلاÙ� نوشته تان) باز هم نتونستین اونو Ù�راموش کنین، چون تولدشو تبریک Ú¯Ù�ته بودین! اصلاً این قیاÙ�Ù‡ دوست داشتنی رو میشه Ù�راموش کرد؟؟!!
2- در مورد بچه دار شدن قاطر مورد اشاره بگم Ú©Ù‡ این یارو قاطره، ØØªÙ…اً قاطر درست Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ نبوده Ùˆ یه Ú©Ù…ÛŒ اسب تر یا الاغ تر از قاطرهای معمولی بوده!!! در ضمن بچه سگ Ùˆ گرگ Ù…ÛŒ تونه بچه دار بشه. ØØ§Ù„ا Ú†Ù‡ ربطی داشت خودمم نمیدونم!!!!!!!
همایون
یه چند وقتی بود که هر چی وبگردی می کردم نمی تونستم یه وبلاگ پیدا کنم که از خوندنش لذت ببرم چون می خواستم به ا�کارم نزدیک باشه . اما اخیراً تونستم دو و �قط دو وبلاگ نزدیک به ا�کارم پیدا کنم:
1- "پرسپولیس" که متأس�انه آخرین مطلبش مربوط به چند ماه پیشه.
2- "در جستجوی کلمات" Ú©Ù‡ اخیراً پیداش کردم Ùˆ Ù�همیدم Ú©Ù‡ بچه ÛŒ خیلی Ø¨Ø§ØØ§Ù„یه Ø› از خوندن وبلاگش واقعاً لذت بردم.
می خواستم که شما هم یه سر به این وبلاگها بزنین و مطالبشو با بقیه وبلاگها مخصوصاً با وبلاگ وزین(!) و درپیتی" کاپیتان هادوک و هیچی" (عمداً لینکش نمی کنم!) مقایسه کنین.
آخه جناب کاپیتان هادوک خان خودت از این شروورها که می نویسی سر در میاری؟!! البته یه سری هستن که از این شروورها خوششون میاد ولی چه بهتر که برن همون وبلاگها رو بخونن و از این ورا پیداشون نشه!!!
رامین
1- "پرسپولیس" که متأس�انه آخرین مطلبش مربوط به چند ماه پیشه.
2- "در جستجوی کلمات" Ú©Ù‡ اخیراً پیداش کردم Ùˆ Ù�همیدم Ú©Ù‡ بچه ÛŒ خیلی Ø¨Ø§ØØ§Ù„یه Ø› از خوندن وبلاگش واقعاً لذت بردم.
می خواستم که شما هم یه سر به این وبلاگها بزنین و مطالبشو با بقیه وبلاگها مخصوصاً با وبلاگ وزین(!) و درپیتی" کاپیتان هادوک و هیچی" (عمداً لینکش نمی کنم!) مقایسه کنین.
آخه جناب کاپیتان هادوک خان خودت از این شروورها که می نویسی سر در میاری؟!! البته یه سری هستن که از این شروورها خوششون میاد ولی چه بهتر که برن همون وبلاگها رو بخونن و از این ورا پیداشون نشه!!!
رامین
بیــــــا تا گل برا�شانیم و می در ساغر اندازیم
Ù�Ù„Ú© را سقÙ� بشکاÙ�یم Ùˆ طرØÛŒ نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خـــون عاشقان ریزد
من و ســــــاقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم
همایون
Ù�Ù„Ú© را سقÙ� بشکاÙ�یم Ùˆ طرØÛŒ نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خـــون عاشقان ریزد
من و ســــــاقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم
همایون
مهر ۱۷، ۱۳۸۱
" THE REVOLUTION "
Wake up boys,there's a light at the window
I can hear someone knocking on the door
There are voices in the street
And the sound at running feet
And they whisper the word
" Revolution "
There are men coming down from the valleys
There are tall ships lying off the coast
And they carry the light
In the dark of the night
Like a whisper in the wind
" Revolution "
Bring my gun and a handful of silver
By the sea we will gather for the fight
It's been so many years
So many tears
We have lost ones before
Now we'll settle the score
When our cannons will roar
" Revolution "
Chris de Burgh
Homayoon
Wake up boys,there's a light at the window
I can hear someone knocking on the door
There are voices in the street
And the sound at running feet
And they whisper the word
" Revolution "
There are men coming down from the valleys
There are tall ships lying off the coast
And they carry the light
In the dark of the night
Like a whisper in the wind
" Revolution "
Bring my gun and a handful of silver
By the sea we will gather for the fight
It's been so many years
So many tears
We have lost ones before
Now we'll settle the score
When our cannons will roar
" Revolution "
Chris de Burgh
Homayoon
مهر ۱۶، ۱۳۸۱
باز بوی باورم خاکستری است!
صÙ�ØÙ‡ های وبلاگم خاکستری است!
پیش از اینها ØØ§Ù„ دیگر داشتم!
هر چه می گ�تید باور داشتم!
وبلاگها زهر هلاهل خورده اند!
خ�نان هم مهر باطل خورده اند!
باز هم Ø¨ØØ« لینک Ùˆ ایناست!
لینک وبلاگ ما آخر کجاست!
نه Ù�قط ØØ±Ù�ÛŒ از Ø®Ù�Ù† مانده است!
شمع این وبلاگ خاموش مانده است!
با خودم گ�تم تو وبلاگ نیستی!
آگه از سبک باکره نیستی !
وبلاگ نویسی کار تو نیست!
مثل باكره شدن کار تو نیست!
MAILها را باز هی بی خودی!
SEND کنید ای خ�نان عقده ای!
مژدگانی ای وبلاگ خراب!
لینک خود را تو بینی در سراب!
در �هرست لینک این وبلاگها!
پارتی بازیها �راوانند،ها !
این همه کار کردیم در وبلاگ ای دریغ!
آخرهم نرسیدیم به هیــــــــــچ ای دریغ!
لینک خواهد شد روزی وبلاگم!
در میان لیست این وبلاگها!
من به خود گ�تم ولیکن بشنوند!
نکته ها را مو به مو وبلاگها!
با عرض پوزش از سایر وبلاگهای آبکی Ú©Ù‡ به دلیل ØÙ�ظ ØØ±Ù…ت از بردن نامشان معذوریم!
به امید وبلاگی آزاد، آباد و سربلند!!!!!
خ�ن گمنام!
صÙ�ØÙ‡ های وبلاگم خاکستری است!
پیش از اینها ØØ§Ù„ دیگر داشتم!
هر چه می گ�تید باور داشتم!
وبلاگها زهر هلاهل خورده اند!
خ�نان هم مهر باطل خورده اند!
باز هم Ø¨ØØ« لینک Ùˆ ایناست!
لینک وبلاگ ما آخر کجاست!
نه Ù�قط ØØ±Ù�ÛŒ از Ø®Ù�Ù† مانده است!
شمع این وبلاگ خاموش مانده است!
با خودم گ�تم تو وبلاگ نیستی!
آگه از سبک باکره نیستی !
وبلاگ نویسی کار تو نیست!
مثل باكره شدن کار تو نیست!
MAILها را باز هی بی خودی!
SEND کنید ای خ�نان عقده ای!
مژدگانی ای وبلاگ خراب!
لینک خود را تو بینی در سراب!
در �هرست لینک این وبلاگها!
پارتی بازیها �راوانند،ها !
این همه کار کردیم در وبلاگ ای دریغ!
آخرهم نرسیدیم به هیــــــــــچ ای دریغ!
لینک خواهد شد روزی وبلاگم!
در میان لیست این وبلاگها!
من به خود گ�تم ولیکن بشنوند!
نکته ها را مو به مو وبلاگها!
با عرض پوزش از سایر وبلاگهای آبکی Ú©Ù‡ به دلیل ØÙ�ظ ØØ±Ù…ت از بردن نامشان معذوریم!
به امید وبلاگی آزاد، آباد و سربلند!!!!!
خ�ن گمنام!
امروز بازی ایران Ùˆ کویت Ú©Ù‡ شروع شد به خاطر درگذشت پدر علی دایی همه ورزشگاه یک دقیقه سکوت کردند. بچه های تیم ملی هم پارچه سیاه به لباسشون وصل کرده بودند. همون موقع یکی از دوستانم بهم زنگ زد ( چون Ù…ÛŒ دونست من از دایی خوشم Ù…ÛŒ یاد ) Ùˆ با یه Ù„ØÙ† تمسخرآمیزی Ú¯Ù�ت Ú©Ù‡ خوب شد خودش نمرد Ùˆ گرنه ØØªÙ…اً عزای عمومی اعلام Ù…ÛŒ کردن Ùˆ خیلی به خاطر اون پارچه سیاه به مسئولان تیم Ù�ØØ´ داد ولی من سئوالم از این دوستم Ùˆ امثال اون اینه Ú©Ù‡ بابا انصاÙ�تون کجا رÙ�ته؟!! ØØ§Ù„ا دایی نه، بازیکنی Ú©Ù‡ تو سرما Ùˆ گرما Ùˆ با هزار سختی برای اÙ�تخار این مملکت دویده Ùˆ ما پای تلویزیون لم دادیم Ùˆ تخمه شکستیم؛ ØØ§Ù„ا این یک دقیقه سکوت وزرشگاه ( Ùˆ نه ما ) خیلی چیز زیادیه Ùˆ ما لطÙ� بیش از ØØ¯ÛŒ به اون کردیم!!!!!! امیدوارم هممون در درک مسائل انسانی واقع بین تر باشیم.
شهرام
شهرام
راستی اگه اØÛŒØ§Ù†Ø§Ù‹ یه Ù†Ù�ر از کویت داره وبلاگ ما رو Ù…ÛŒ خونه یه ایمیل به من بزنه!
ممنون!
همایون
ممنون!
همایون
ن�رت!!ن�رت!!ن�ـــــــــــــــــــــــــــرت!!!
هم اكنون وجودم آکنده از Ù†Ù�رت است Ùˆ Ù†Ù�رتم به بیرون تراوش Ù…ÛŒ کند .دیگه نمی تونم تØÙ…Ù„ کنم . Ù†Ù�رت از درون به قلبم Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ اندازد Ùˆ آن را ریش ریش Ù…ÛŒ کند . دارم در خودم Ù�رو میریزم .Ù�ریادی دردل دارم Ú©Ù‡ از دهانم خارج نمی شود در دلم مانده Ùˆ آن را بیشتر Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ زند , آه آه آه . از درون Ù…ÛŒ سوزم .چرا باید اینقدر متنÙ�ر باشم ØŸ, چرا Ù†Ù�رتم روز به روز بیشتر Ù…ÛŒ شود ØŸ با دیدنشان شعله ÛŒ Ù†Ù�رت در وجودم گر Ù…ÛŒ گیرد متنÙ�رم از همه شان متنÙ�رم از دیدنشان ØØ§Ù„Ù… به هم Ù…ÛŒ خورد Ùˆ ... ولی شاید بیشتر از همه از ØÙ…اقتم Ùˆ Ù…ØØ¨Øª اØÙ…قانه ترم Ù…ÛŒ سوزم به خاطر کارهای انجام داده Ùˆ ØØ§Ù„ جز پشیمانی Ùˆ سر خوردگی چیزی بیش باقی نمانده .دست خودم نیست اینها مرا آزار Ù…ÛŒ دهد ....
آه آه آه ولی من قوی تر از این باید باشم Ùˆ هستم من اهداÙ�ÛŒ بزرگتر از این ها دارم آن ها چیزی نیستند اصلاً به ØØ³Ø§Ø¨ نمی آیند. آن اÙ�راد مزخرÙ� Ùˆ مغرور Ùˆ از همه مهمتر هیچ Ùˆ پوچ Ùˆ تو خالی . من چرا خودم را الکی در گیر این مسائل بیهوده کنم من!! منÙ� دست نیاÙ�تنی !!! من کجا Ùˆ آن ها کجا !! به قدری برترم Ú©Ù‡ مقایسه خودم با آن موجودات پست کاری جاهلانه Ùˆ نادرست است .شما هیچی نیستید Ùˆ وجود من به جای Ù†Ù�رت مالامال از هوش وعشق است Ùˆ پیروزی را در چنگال خود Ù…ÛŒ بینم با وجود رقیبان Ùˆ معاندان Ùˆ رشک ورزان Ùˆ....
منم من� عاشق و همیشه پیروز
رامون
هم اكنون وجودم آکنده از Ù†Ù�رت است Ùˆ Ù†Ù�رتم به بیرون تراوش Ù…ÛŒ کند .دیگه نمی تونم تØÙ…Ù„ کنم . Ù†Ù�رت از درون به قلبم Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ اندازد Ùˆ آن را ریش ریش Ù…ÛŒ کند . دارم در خودم Ù�رو میریزم .Ù�ریادی دردل دارم Ú©Ù‡ از دهانم خارج نمی شود در دلم مانده Ùˆ آن را بیشتر Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ زند , آه آه آه . از درون Ù…ÛŒ سوزم .چرا باید اینقدر متنÙ�ر باشم ØŸ, چرا Ù†Ù�رتم روز به روز بیشتر Ù…ÛŒ شود ØŸ با دیدنشان شعله ÛŒ Ù†Ù�رت در وجودم گر Ù…ÛŒ گیرد متنÙ�رم از همه شان متنÙ�رم از دیدنشان ØØ§Ù„Ù… به هم Ù…ÛŒ خورد Ùˆ ... ولی شاید بیشتر از همه از ØÙ…اقتم Ùˆ Ù…ØØ¨Øª اØÙ…قانه ترم Ù…ÛŒ سوزم به خاطر کارهای انجام داده Ùˆ ØØ§Ù„ جز پشیمانی Ùˆ سر خوردگی چیزی بیش باقی نمانده .دست خودم نیست اینها مرا آزار Ù…ÛŒ دهد ....
آه آه آه ولی من قوی تر از این باید باشم Ùˆ هستم من اهداÙ�ÛŒ بزرگتر از این ها دارم آن ها چیزی نیستند اصلاً به ØØ³Ø§Ø¨ نمی آیند. آن اÙ�راد مزخرÙ� Ùˆ مغرور Ùˆ از همه مهمتر هیچ Ùˆ پوچ Ùˆ تو خالی . من چرا خودم را الکی در گیر این مسائل بیهوده کنم من!! منÙ� دست نیاÙ�تنی !!! من کجا Ùˆ آن ها کجا !! به قدری برترم Ú©Ù‡ مقایسه خودم با آن موجودات پست کاری جاهلانه Ùˆ نادرست است .شما هیچی نیستید Ùˆ وجود من به جای Ù†Ù�رت مالامال از هوش وعشق است Ùˆ پیروزی را در چنگال خود Ù…ÛŒ بینم با وجود رقیبان Ùˆ معاندان Ùˆ رشک ورزان Ùˆ....
منم من� عاشق و همیشه پیروز
رامون
مدتی قبل تو شهر مارها، زنگی خیلی برو بیا داشت اون مار جوونو خوشگلو معروÙ�ÛŒ بود . اون برای بقیه مارها یه الگو بود(اون یه بار قبلاً لیاقتشو تو ماجرای نجات شهر Ùˆ مارهاش نشون داده بود) . همه ÛŒ مارها اونو دوست داشتن ØŒ اونم همه ÛŒ مارها رو دوست داشت Ùˆ هر کس Ú©Ù…Ú©ÛŒ از اون Ù…ÛŒ خواست تا اونجایی Ú©Ù‡ در توانش بود سعی Ù…ÛŒ کرد اون کارو انجام بده Ø› ØØªÛŒ به قیمت انجام ندادن کارهای روزمرش Ùˆ ØØªÛŒ کارهای ØÛŒØ§ØªÛŒØ´ Ùˆ خلاصه اینکه خیلی به Ù�کر مارها بود.................
یه روز Ú©Ù‡ زنگی از شهر خارج شده بود در راه بازگشت به یه پونه برخورد.... دیگه نتونس خودشو کنترل کنه Ùˆ همونجا نشست Ùˆ بدون اینکه ØØªÛŒ یه کلمه هم بگه به پونه خیره شد.... وقتی به خودش اومد دید ساعت دو نصÙ�Ù‡ شبه ØŒ بی مطلعی پا شد Ùˆ به سمت شهر دوید. اون شب هر کاری کرد خوابش نبرد Ùˆ همش تو Ù�کر اون پونه بود . بالاخره ØµØ¨Ø Ø´Ø¯ Ùˆ رÙ�ت کاراشو انجام بده اما تا Ù…ÛŒ اومد کاراشو شروع کنه یاد اون پونه Ù…ÛŒ اÙ�تاد Ùˆ وقتی به خودش Ù…ÛŒ اومد Ù…ÛŒ دید دوسه ساعت گذشته Ø› اون دیگه به درخواستهای Ú©Ù…Ú© بقیه هم توجهی نداشت؛خودشم نمیدونست چرا اینجوری شده ؛اون شبم خوابش نبرد.....
یه Ù‡Ù�ته همونجوری گذشت بدون اینکه ØØªÛŒ یه دقیقه هم بخوابه، خیلی خسته شده بود . بالاخره تصمیم گرÙ�ت بره پیش ØØ§Ú©Ù… شهر Ú©Ù‡ مار بسیار دانایی هم بود. وقتی ماجرا رو برای ØØ§Ú©Ù… تعریÙ� کرد ØØ§Ú©Ù… آهی کشید Ùˆ Ú¯Ù�ت:"تو عاشق شدی اونم عاشق همون پونهه ولی باید بدونی Ú©Ù‡ از قدیم الایام مارها از پونه ها بدشون Ù…ÛŒ اومده Ùˆ با ید Ù�کر اون پونه رو از سرت بیرون Ú©Ù†ÛŒ..." زنگی اول خیلی بش بر خورد ولی بعد Ø§ØØ³Ø§Ø³ خیلی خوبی داشت ØŒ اون لااقل Ù�همیده بود چرا یه Ù‡Ù�تس نخوابیده. اون روز همه ÛŒ کاراشو انجام داد به بقیه Ú©Ù…Ú© کرد Ùˆ شب هم بهترین خواب عمرشو کرد.
Ù�ردا رÙ�ت پیش دوستشو ماجرا رو تعریÙ� کرد هنوز ØØ±Ù�Ø´ تموم نشده بود Ú©Ù‡ دوستش اونو با Ù�ØØ´ بیرون انداخت. اون خیلی Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª شد Ùˆ شب دوباره نتونس بخوابه . Ù�ردا Ø§ØØ³Ø§Ø³ کرد نگاه مردم نسبت به اون عوض شده.... بعد از چند روز زنگی Ú©Ù‡ اسوه ÛŒ مارها بود دوباره خیلی معروÙ� شده بود ØØªÛŒ معروÙ�تر از قبل اما این بار به خیانت معروÙ� شده بود خیانت به آیین Ùˆ سنت کهنه ÛŒ مارها..... زنگی ØØ§Ù„ا از سوی همه ÛŒ مارها به سخره گرÙ�ته Ù…ÛŒ شد.... اوضاع برای اون خیلی سخت شده بود Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کرد بقیه مارها خیلی ظالمند..... اون تصمیم گرÙ�ت شهرو ترک کنه Ùˆ بره پیش پونهه؛ اما وقتی Ù…ÛŒ خواست از شهر خارج بشه مارهای دولتی جلوی اونو گرÙ�تنو بش Ú¯Ù�تن ممنوع الخروج شده Ø› وقتی اینو شنید قاط زد Ùˆ خون جلوی چشماشو گرÙ�ت Ùˆ رÙ�ت سراغ ØØ§Ú©Ù… شهر(همون مار Ù�همیده Ùˆ دانا ) Ùˆ اونو کشت Ùˆ خودشو به عنوان ØØ§Ú©Ù… شهر معرÙ�ÛŒ کرد ØŒ هرکسی رو Ú©Ù‡ کوچکترین مخالÙ�تی Ù…ÛŒ کرد از میان بر Ù…ÛŒ داشت . بعد از چند روز دیگه ماری تو شهر نمونده بود Ùˆ اون به ظالمترین مار طول تاریخ تبدیل شده بود..... ØØ§Ù„ا دیگه کسی به اون نمی خندید Ùˆ کسی نمی تونس جلوی خروجشو از شهر بگیره برای همین با سرعت به طرÙ� معشوقش ØØ±Ú©Øª کرد . وقتی به اون رسید بهش نگاه نکرد چون Ù…ÛŒ ترسید اونو از هدÙ�Ø´ منصرÙ� کنه.... برای همین بدون معطلی اونو خورد Ùˆ همونجا Ù…Ù�رد......................................
رامین
یه روز Ú©Ù‡ زنگی از شهر خارج شده بود در راه بازگشت به یه پونه برخورد.... دیگه نتونس خودشو کنترل کنه Ùˆ همونجا نشست Ùˆ بدون اینکه ØØªÛŒ یه کلمه هم بگه به پونه خیره شد.... وقتی به خودش اومد دید ساعت دو نصÙ�Ù‡ شبه ØŒ بی مطلعی پا شد Ùˆ به سمت شهر دوید. اون شب هر کاری کرد خوابش نبرد Ùˆ همش تو Ù�کر اون پونه بود . بالاخره ØµØ¨Ø Ø´Ø¯ Ùˆ رÙ�ت کاراشو انجام بده اما تا Ù…ÛŒ اومد کاراشو شروع کنه یاد اون پونه Ù…ÛŒ اÙ�تاد Ùˆ وقتی به خودش Ù…ÛŒ اومد Ù…ÛŒ دید دوسه ساعت گذشته Ø› اون دیگه به درخواستهای Ú©Ù…Ú© بقیه هم توجهی نداشت؛خودشم نمیدونست چرا اینجوری شده ؛اون شبم خوابش نبرد.....
یه Ù‡Ù�ته همونجوری گذشت بدون اینکه ØØªÛŒ یه دقیقه هم بخوابه، خیلی خسته شده بود . بالاخره تصمیم گرÙ�ت بره پیش ØØ§Ú©Ù… شهر Ú©Ù‡ مار بسیار دانایی هم بود. وقتی ماجرا رو برای ØØ§Ú©Ù… تعریÙ� کرد ØØ§Ú©Ù… آهی کشید Ùˆ Ú¯Ù�ت:"تو عاشق شدی اونم عاشق همون پونهه ولی باید بدونی Ú©Ù‡ از قدیم الایام مارها از پونه ها بدشون Ù…ÛŒ اومده Ùˆ با ید Ù�کر اون پونه رو از سرت بیرون Ú©Ù†ÛŒ..." زنگی اول خیلی بش بر خورد ولی بعد Ø§ØØ³Ø§Ø³ خیلی خوبی داشت ØŒ اون لااقل Ù�همیده بود چرا یه Ù‡Ù�تس نخوابیده. اون روز همه ÛŒ کاراشو انجام داد به بقیه Ú©Ù…Ú© کرد Ùˆ شب هم بهترین خواب عمرشو کرد.
Ù�ردا رÙ�ت پیش دوستشو ماجرا رو تعریÙ� کرد هنوز ØØ±Ù�Ø´ تموم نشده بود Ú©Ù‡ دوستش اونو با Ù�ØØ´ بیرون انداخت. اون خیلی Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª شد Ùˆ شب دوباره نتونس بخوابه . Ù�ردا Ø§ØØ³Ø§Ø³ کرد نگاه مردم نسبت به اون عوض شده.... بعد از چند روز زنگی Ú©Ù‡ اسوه ÛŒ مارها بود دوباره خیلی معروÙ� شده بود ØØªÛŒ معروÙ�تر از قبل اما این بار به خیانت معروÙ� شده بود خیانت به آیین Ùˆ سنت کهنه ÛŒ مارها..... زنگی ØØ§Ù„ا از سوی همه ÛŒ مارها به سخره گرÙ�ته Ù…ÛŒ شد.... اوضاع برای اون خیلی سخت شده بود Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کرد بقیه مارها خیلی ظالمند..... اون تصمیم گرÙ�ت شهرو ترک کنه Ùˆ بره پیش پونهه؛ اما وقتی Ù…ÛŒ خواست از شهر خارج بشه مارهای دولتی جلوی اونو گرÙ�تنو بش Ú¯Ù�تن ممنوع الخروج شده Ø› وقتی اینو شنید قاط زد Ùˆ خون جلوی چشماشو گرÙ�ت Ùˆ رÙ�ت سراغ ØØ§Ú©Ù… شهر(همون مار Ù�همیده Ùˆ دانا ) Ùˆ اونو کشت Ùˆ خودشو به عنوان ØØ§Ú©Ù… شهر معرÙ�ÛŒ کرد ØŒ هرکسی رو Ú©Ù‡ کوچکترین مخالÙ�تی Ù…ÛŒ کرد از میان بر Ù…ÛŒ داشت . بعد از چند روز دیگه ماری تو شهر نمونده بود Ùˆ اون به ظالمترین مار طول تاریخ تبدیل شده بود..... ØØ§Ù„ا دیگه کسی به اون نمی خندید Ùˆ کسی نمی تونس جلوی خروجشو از شهر بگیره برای همین با سرعت به طرÙ� معشوقش ØØ±Ú©Øª کرد . وقتی به اون رسید بهش نگاه نکرد چون Ù…ÛŒ ترسید اونو از هدÙ�Ø´ منصرÙ� کنه.... برای همین بدون معطلی اونو خورد Ùˆ همونجا Ù…Ù�رد......................................
رامین
�کر می کنید چه کسی اون زیر داره دست و پا میزنه؟
درست ØØ¯Ø³ زدید!
همایون
مهر ۱۵، ۱۳۸۱
ماجرای مسعود مصطÙ�ÛŒ جوکار، کشتی گیر آزاد ایران Ùˆ از امیدهای مدال طلا در مسابقات آسیایی ØŒ هم در جای خود بسیار شنیدنی است. مسئولان تیم ملی به بنده خدا Ú¯Ù�تند برو ناهار برو Ø§Ø³ØªØ±Ø§ØØªÚ¯Ø§Ù‡ تیم ملی Ú©Ù‡ تا بعد از ناهار بازی نداری Ùˆ او هم غاÙ�Ù„ از واقعیت Ùˆ با خیال Ø±Ø§ØØª به سراغ ناهارش Ù…ÛŒ رود Ùˆ بعد از خوردن ناهارش به او اطلاع دادند Ú©Ù‡ دست ØØ±ÛŒÙ�Ø´ در سالن مسابقات بالا رÙ�ته است!!!!!!!!!
جالب اینکه مسئولان تیم ملی این اشتباه Ù�Ø§ØØ´ را به عهده ÛŒ مسئولان برگزارکننده ÛŒ مسابقات گذاشته اند!!!!
عجب مملکت بی ØµØ§ØØ§Ø¨ÛŒÙ‡ والله!!!!
رامین
جالب اینکه مسئولان تیم ملی این اشتباه Ù�Ø§ØØ´ را به عهده ÛŒ مسئولان برگزارکننده ÛŒ مسابقات گذاشته اند!!!!
عجب مملکت بی ØµØ§ØØ§Ø¨ÛŒÙ‡ والله!!!!
رامین
با خبر شدیم ساعاتی پیش پدر "علی دایی" به رØÙ…ت ایزدی پیوست.
این وبلاگ مصیبت وارده را به کاپیتان تیم ملی ، شهریار �وتبال ایران ، و خانواده گرامیش تسلیت می گوید.
Ø±ÙˆØØ´ شاد
هیأت مدیره وبلاگ
این وبلاگ مصیبت وارده را به کاپیتان تیم ملی ، شهریار �وتبال ایران ، و خانواده گرامیش تسلیت می گوید.
Ø±ÙˆØØ´ شاد
هیأت مدیره وبلاگ
امروز مو خاکستری خیلی غمگین بود. آخه کرمها سیبشو تا ته خورده بودن؛ ØØªÛŒ هسته هاشوهم نذاشته بودن. لعنتی پیشی کوچولو Ù�قط با سیبیلاش بازی Ù…ÛŒ کرد. نامرد خیلی بی خیال بود.
واق واق ادوارد ØŒ سگ همسایه ØŒ روی اعصاب مو خاکستری راه Ù…ÛŒ رÙ�ت. مو خاکستری ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ اÙ�سرده شده بود. دیگه دنیا براش به آخر رسیده بود؛که ناگهان........... یه راه ØÙ„ÛŒ به نظرش رسید. پا شد رÙ�ت مغازه آقا بهروز Ùˆ یه قوطی رنگ طلایی خرید.Ù…ÛŒ خواست موهاشو طلایی کنه. به خونه Ú©Ù‡ رسید در قوطی رنگ رو باز کرد.Ù…ÛŒ دونین توش Ú†ÛŒ دید؟ تو قوطی پر از کرم بود. کرمهای طلایی..........................
همایون
واق واق ادوارد ØŒ سگ همسایه ØŒ روی اعصاب مو خاکستری راه Ù…ÛŒ رÙ�ت. مو خاکستری ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ اÙ�سرده شده بود. دیگه دنیا براش به آخر رسیده بود؛که ناگهان........... یه راه ØÙ„ÛŒ به نظرش رسید. پا شد رÙ�ت مغازه آقا بهروز Ùˆ یه قوطی رنگ طلایی خرید.Ù…ÛŒ خواست موهاشو طلایی کنه. به خونه Ú©Ù‡ رسید در قوطی رنگ رو باز کرد.Ù…ÛŒ دونین توش Ú†ÛŒ دید؟ تو قوطی پر از کرم بود. کرمهای طلایی..........................
همایون
مذهب هدÙ� نیست؛راه است Ùˆ وسیله.تمام بدبختی جوامع مذهبی این است Ú©Ù‡ به علت این است Ú©Ù‡ مذهب تغییر Ø±ÙˆØ ÙˆØ¬Ù‡Øª داده در نتیجه نقشی Ú©Ù‡ دارد عوض شده Ùˆ این به این علت است Ú©Ù‡ "مذهب را هدÙ� کرده اند".شما جاده را هدÙ� کنید ؛گلکاری Ùˆ آذین کنید،صدها سال؛نسل به نسل؛روی این جاده کار کنید,جاده پرست بشوید،معتقد به جاده بشوید،آن را دوست بدارید،به آن عشق بورزید،تا چشمتان به آن اÙ�تاد یا اسمش به گوشتان خورد از شور هیجان به گریه بیÙ�تید،با هر Ú©Ù‡ نگاه Ú†Ù¾ به آن کرد بجنگید ØŒ تمام پول Ùˆ وقتتان را صرÙ� تزئین Ùˆ تعمیر Ùˆ صاÙ� Ùˆ صوÙ� کردن آن بکنیدیک Ù„ØØ¸Ù‡ آنرا برای رسیدن به کار زندگی تان ترک نکنید همیشه روی آن راه بروید Ùˆ Ú©ÛŒÙ� کنید Ùˆ از آن Ú¯Ù�تگو کنید Ùˆ خاکش را به چشمتان بمالید Ùˆ دوای دردتان بسازید ............Ú†Ù‡ خواهید شد ؟گمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــراه !!!آری ،همین راه راست Ùˆ درست ÙˆØÙ‚یقی شما را از هدÙ� باز Ù…ÛŒ دارد شما را به جایی نمی رساند، در راه گــــــم شــدن از گمـــــــراه شـــدن بدتر است.
******نماز وسیله است ØŒ خود قرآن Ù…ÛŒ گوید"وسیله نهی از Ù�ØØ´Ø§ Ùˆ منکر "اما اکنون خود این ØØ±Ú©Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ø§Øª Ùˆ ا Ù„Ù�ـــــــــــــــــــــــــــــــــــاظ خاص هدÙ� شده اند Ùˆ این است Ú©Ù‡ این همه پیچیده تر Ùˆ ØØ³Ø§Ø³ØªØ± شده است اما از اثر اÙ�تاده است.
******کســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی که راه غلط ر�ته اگر درست راه برود ممکن است زودترراه درست را بیابد تا آن که در راه درست،غلط راه برود.
******از دکتر علی شریعتی ـ رامون
******نماز وسیله است ØŒ خود قرآن Ù…ÛŒ گوید"وسیله نهی از Ù�ØØ´Ø§ Ùˆ منکر "اما اکنون خود این ØØ±Ú©Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ù€Ø§Øª Ùˆ ا Ù„Ù�ـــــــــــــــــــــــــــــــــــاظ خاص هدÙ� شده اند Ùˆ این است Ú©Ù‡ این همه پیچیده تر Ùˆ ØØ³Ø§Ø³ØªØ± شده است اما از اثر اÙ�تاده است.
******کســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی که راه غلط ر�ته اگر درست راه برود ممکن است زودترراه درست را بیابد تا آن که در راه درست،غلط راه برود.
******از دکتر علی شریعتی ـ رامون
رونالدو با 2 شاخه گل آمد!!!
رئال مادرید 5 – آلاوس 2
دیشب 71315 هوادار متعصب مادریدی شاهد غرش شیر Ø®Ù�ته تیمشان ØŒ رونالدو، بودند. رئال در ØØ§Ù„ÛŒ گوتی Ùˆ پورتیو را به عنوان دو Ù�وروارد خود Ù…ÛŒ دید Ú©Ù‡ رونی برای اولین بار روی نیمکت رئال نشسته بود. هنوز تماشاگران سر جای خود ننشسته بودند Ú©Ù‡ زیدان با یک ØØ±Ú©Øª تماشایی Ùˆ یک ضربه استادانه از گوشه Ù…ØÙˆØ·Ù‡ جریمه اولین Ú¯Ù„ رئال را به ثمر رساند. Ù�یگو در دقیقه 31 Ú¯Ù„ دوم رئال را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. 5 دقیقه بعد میزبان یکی از 2 Ú¯Ù„ خورده را جبران کرد. در اوایل نیمه دوم کاسیاس یک پنالتی را مهار کرد تا تماشاگران Ù†Ù�سی به Ø±Ø§ØØªÛŒ بکشند.( ضعÙ� Ù…Ù�رط مداÙ�عین کند رئال در این بازی هم مشهود بود.) به هر ØØ§Ù„ Ù„ØØ¸Ù‡ ای Ú©Ù‡ همه به دنبال آن بودند Ù�را رسید Ùˆ رونالدو در دقیقه 63 به جای پورتیو وارد زمین شد.( همزمان سولاری جانشین گوتی شد.) هنوز ÙŠÚ© دقيقه از ورود رونی نگذشته بود Ú©Ù‡ رونی اولین Ú¯Ù„ خود را با پیراهن رئال به ثمر رساند Ùˆ ورزشگاه سانتیاگو برنابئو را منÙ�جر کرد.
�یگو در دقیقه 74 گل چهارم رئال را به ثمر رساند و در دقیقه 78 رونی دومین گل خود و پنجمین گل رئال را وارد دروازه آلاوس کرد. هر چند آلاوس در دقیقه 84 یک گل دیگر به ثمر رساند. وقتی که تابلوی ورزشگاه نتیجه نهایی ( 5 بر 2 به سود رئال ) را نمایش می داد هواداران مادریدی یک صدا �ریاد می زدند:
RONALDO RONALDO
همایون
رئال مادرید 5 – آلاوس 2
دیشب 71315 هوادار متعصب مادریدی شاهد غرش شیر Ø®Ù�ته تیمشان ØŒ رونالدو، بودند. رئال در ØØ§Ù„ÛŒ گوتی Ùˆ پورتیو را به عنوان دو Ù�وروارد خود Ù…ÛŒ دید Ú©Ù‡ رونی برای اولین بار روی نیمکت رئال نشسته بود. هنوز تماشاگران سر جای خود ننشسته بودند Ú©Ù‡ زیدان با یک ØØ±Ú©Øª تماشایی Ùˆ یک ضربه استادانه از گوشه Ù…ØÙˆØ·Ù‡ جریمه اولین Ú¯Ù„ رئال را به ثمر رساند. Ù�یگو در دقیقه 31 Ú¯Ù„ دوم رئال را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. 5 دقیقه بعد میزبان یکی از 2 Ú¯Ù„ خورده را جبران کرد. در اوایل نیمه دوم کاسیاس یک پنالتی را مهار کرد تا تماشاگران Ù†Ù�سی به Ø±Ø§ØØªÛŒ بکشند.( ضعÙ� Ù…Ù�رط مداÙ�عین کند رئال در این بازی هم مشهود بود.) به هر ØØ§Ù„ Ù„ØØ¸Ù‡ ای Ú©Ù‡ همه به دنبال آن بودند Ù�را رسید Ùˆ رونالدو در دقیقه 63 به جای پورتیو وارد زمین شد.( همزمان سولاری جانشین گوتی شد.) هنوز ÙŠÚ© دقيقه از ورود رونی نگذشته بود Ú©Ù‡ رونی اولین Ú¯Ù„ خود را با پیراهن رئال به ثمر رساند Ùˆ ورزشگاه سانتیاگو برنابئو را منÙ�جر کرد.
�یگو در دقیقه 74 گل چهارم رئال را به ثمر رساند و در دقیقه 78 رونی دومین گل خود و پنجمین گل رئال را وارد دروازه آلاوس کرد. هر چند آلاوس در دقیقه 84 یک گل دیگر به ثمر رساند. وقتی که تابلوی ورزشگاه نتیجه نهایی ( 5 بر 2 به سود رئال ) را نمایش می داد هواداران مادریدی یک صدا �ریاد می زدند:
RONALDO RONALDO
همایون
چار کس را داد مردی یک درم
آن یکی گ�ت این به انگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بود گ�ت: لا
من عنب(1) خواهم نه انگور ای دغا(2)
آن یکی ترکی بدو گ�ت ای گزم(3)
من نمی خواهم عنب، خواهم ازم(4)
آن یکی رومی بگ�ت اين قیل را
ترک کن، خواهیم استا�یل(5) را
در تنازع آن ن�ر(6) جنگی شدند
که ز سرّ نامها غا�ل بدند
مشت بر هم می زدند از ابلهی
پر بدند از جهل، وز دانش تهی
ØµØ§ØØ¨ سرّی عزیزی صد زبان
گر بدی آنجا بدادی ØµÙ„ØØ´Ø§Ù†
پس بگ�تی او که من زین یک درم
آرزوی جمله تان را می دهم
چونکه بسپارید دل را بی دغل
این درمتان می کند چندین عمل
یک درمتان می شود چار، المراد
چار دشمن Ù…ÛŒ شود یک، ز Ø§ØªØØ§Ø¯
گ�ت(7) هر یکتان دهد جنگ و �راق
گ�ت(8) من آرد شما را ات�اق
(1): انگور(عربی) *** (2): ØÛŒÙ„Ù‡ گر(عربی)*** (3): نورچشمم(ترکی)*** (4): انگور(ترکی)*** (5): انگور(یونانی)*** (6): گروه *** (7) Ùˆ (8): Ú¯Ù�تار، سخن
از مثنوی مولوی
همایون
آن یکی گ�ت این به انگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بود گ�ت: لا
من عنب(1) خواهم نه انگور ای دغا(2)
آن یکی ترکی بدو گ�ت ای گزم(3)
من نمی خواهم عنب، خواهم ازم(4)
آن یکی رومی بگ�ت اين قیل را
ترک کن، خواهیم استا�یل(5) را
در تنازع آن ن�ر(6) جنگی شدند
که ز سرّ نامها غا�ل بدند
مشت بر هم می زدند از ابلهی
پر بدند از جهل، وز دانش تهی
ØµØ§ØØ¨ سرّی عزیزی صد زبان
گر بدی آنجا بدادی ØµÙ„ØØ´Ø§Ù†
پس بگ�تی او که من زین یک درم
آرزوی جمله تان را می دهم
چونکه بسپارید دل را بی دغل
این درمتان می کند چندین عمل
یک درمتان می شود چار، المراد
چار دشمن Ù…ÛŒ شود یک، ز Ø§ØªØØ§Ø¯
گ�ت(7) هر یکتان دهد جنگ و �راق
گ�ت(8) من آرد شما را ات�اق
(1): انگور(عربی) *** (2): ØÛŒÙ„Ù‡ گر(عربی)*** (3): نورچشمم(ترکی)*** (4): انگور(ترکی)*** (5): انگور(یونانی)*** (6): گروه *** (7) Ùˆ (8): Ú¯Ù�تار، سخن
از مثنوی مولوی
همایون
مهر ۱۴، ۱۳۸۱
هر کس به طریقی دل ما می شکند ***** بیگانه جدا دوست جدا می شکند
بیگانه اگر Ù…ÛŒ شکند ØØ±Ù�ÛŒ نیست ***** من در عجبم دوست چرا Ù…ÛŒ شکند؟!!
شنیدم بیژن استعÙ�اء داده راستش خیلی Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª شدم چون دوست داشتم هممون با هم این وبلاگو به آبادانی برسونیم آخه Ù…ÛŒ دونید من همه بچه های وبلاگو خیلی دوست دارم Ùˆ از نبودن تک تکشون Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª Ù…ÛŒ شم الآنم انقدر Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÙ… Ú©Ù‡ نمی تونم چیزی بنویسم.
شهرام
بیگانه اگر Ù…ÛŒ شکند ØØ±Ù�ÛŒ نیست ***** من در عجبم دوست چرا Ù…ÛŒ شکند؟!!
شنیدم بیژن استعÙ�اء داده راستش خیلی Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª شدم چون دوست داشتم هممون با هم این وبلاگو به آبادانی برسونیم آخه Ù…ÛŒ دونید من همه بچه های وبلاگو خیلی دوست دارم Ùˆ از نبودن تک تکشون Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª Ù…ÛŒ شم الآنم انقدر Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÙ… Ú©Ù‡ نمی تونم چیزی بنویسم.
شهرام
سکوت دسته Ú¯Ù„ÛŒ بود میان ØÙ†Ø¬Ø±Ù‡ من( به یاد Ù�رهاد )
بخش سوم)
........ س�ید پوشیده بودم، با موی سیاه:
Ù�رهاد مهراد، از اولین خوانندگان نسل بعد از چهره های مشهور دهه 1330 در موسیقی نوپای پاپ ایرانی است. همسن Ùˆ سالهای او، آنها Ú©Ù‡ از نزدیک او را Ù…ÛŒ شناختند، دوره ÛŒ طلایی او را در « کوچینی » یادشان Ù…ÛŒ آید. در تهران چهل سال پیش Ú©Ù‡ با دو میلیون جمعیت Ùˆ وسعتی کمتر از یک چهارم امروز، هر نوع موسیقی از تار علی اکبر شهنازی تا ترانه های الویس پریسلی وجود داشت Ùˆ Ù�ضا برای پرورش استعدادها، بسته Ùˆ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ نبود. اما شخصیت Ù�رهاد جوان، بیش از آنکه ØªØØª تاثیر Ù…ØÛŒØ·Ø´ باشد، ØªØØª تاثیر خودش بود. تکرو Ùˆ تنها، دور از هیاهو Ùˆ شایعه، بیزار از ابتذال Ùˆ بازاری سازی، گریزان از ریاکاری Ùˆ معامله گری Ùˆ همه Ø¢Ù�ت هایی Ú©Ù‡ اجزای جدایی ناپذیر Ù�ضای کار « ØØ±Ù�Ù‡ ای » موسیقی در این کشور بوده Ùˆ هست.
این Ú©Ù‡ جوان خواننده Ú©Ù‡ ابتدا ترانه های انگلیسی مشهور را بازخوانی Ù…ÛŒ کرد، چطور تبدیل به خوانندهای از تبار « ادبیات سیاه » شد، Ùˆ چطور وجهه ای ضد رژیم از خوانده ها Ùˆ شخصیت او در ذهن مردم ترسیم شد، ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ بر من روشن نیست. اÙ�Ù‚ تØÙ‚یق در موسیقی این مرز Ùˆ بوم، تیره است. کاÙ�ÛŒ است نگاهی به بیست سال آخر زندگی Ù�رهاد بیندازیم تا متوجه شویم برای Ú†Ù‡ این اتÙ�اق Ù…ÛŒ اÙ�تد. خوب یا بد، Ù�رهاد را با بیان همین Ù�ضاهای تلخ Ùˆ تیره ای Ù…ÛŒ شناسیم Ú©Ù‡ از اوایل 1348-1349 شروع شد Ùˆ تا ØØ¯ÙˆØ¯ ده سال بعد ادامه پیدا کرد، Ùˆ تردیدی نداشته باشیم Ú©Ù‡ در اینجا این جریان، مسعود کیمیایی Ùˆ اسÙ�ندیار منÙ�ردزاده Ùˆ دوستان ترانه سرا، نقش مهم Ùˆ به سزا داشته اند Ùˆ نباید از یادشان برد. اما آنچه Ú©Ù‡ بیش از همه Ù…ÛŒ ماند، صدای Ù�رهاد است Ú©Ù‡ با درشتی، وضع تلخ Ùˆ تیره ÛŒ Ø±ÙˆØ Ù¾Ø±ÛŒØ´Ø§Ù† خود را در آن روزگار، - آنطور Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دید Ùˆ Ù…ÛŒ پنداشت - مجسم Ù…ÛŒ کرد Ùˆ دستاوردش Ù�رسنگها از ریا Ùˆ تقلب Ùˆ سرگرم سازی Ùˆ بازار گرمی، دور بود.
گذشته از همه این ها جنبه های Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ شخصیت Ù�رهاد را هم نباید از قلم انداخت: آشنایی کامل با موسیقی پاپ مترقی جهان دوران جوانی پیش ( دهه های 1960 Ùˆ 1970 )ØŒ تسلط بر ادبیات ( بیشتر Ù�ارسی Ùˆ قدری انگلیسی )ØŒ آشنایی با ساز ( در ØØ¯ÛŒ Ú©Ù‡ نیاز داشت )ØŒ به کار گرÙ�تن قریØÙ‡ Ùˆ شعور در بیان مضامین کلام، Ùˆ... بالاتر از همه، شرÙ� هنری Ùˆ همدلی عمیق به آنچه Ú©Ù‡ انتخاب Ù…ÛŒ کرد Ùˆ Ù…ÛŒ خواند. در نسل او آدمهای معتقد Ú©Ù… نبودند؛ Ùˆ اگر ØÙ…Ù„ بر نوستالژی بازی نشود باید بگویم خیلی عاطÙ�ÛŒ تر از نسلهای بعدی با موضوع مورد علاقه شان برخورد Ù…ÛŒ کردند. کدام خواننده موسیقی روز، پاپ ( یا هر Ú†Ù‡ Ú©Ù‡ اسمش را Ù…ÛŒ گذارند ) را Ù…ÛŒ شناسیم Ú©Ù‡ مثل او باشد؟ کسب کمالات Ùˆ Ù�ضایل پیشکش شان، ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ بتوانند شعری را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خوانند، درست Ùˆ از رو، بدون غلط بخوانند Ùˆ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ØŒ نیمچه اعتقاداتی را برای خلوت Ùˆ تنهایی دوره ÛŒ پیری شان ØÙ�ظ کنند؟
شهرام
بخش سوم)
........ س�ید پوشیده بودم، با موی سیاه:
Ù�رهاد مهراد، از اولین خوانندگان نسل بعد از چهره های مشهور دهه 1330 در موسیقی نوپای پاپ ایرانی است. همسن Ùˆ سالهای او، آنها Ú©Ù‡ از نزدیک او را Ù…ÛŒ شناختند، دوره ÛŒ طلایی او را در « کوچینی » یادشان Ù…ÛŒ آید. در تهران چهل سال پیش Ú©Ù‡ با دو میلیون جمعیت Ùˆ وسعتی کمتر از یک چهارم امروز، هر نوع موسیقی از تار علی اکبر شهنازی تا ترانه های الویس پریسلی وجود داشت Ùˆ Ù�ضا برای پرورش استعدادها، بسته Ùˆ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ نبود. اما شخصیت Ù�رهاد جوان، بیش از آنکه ØªØØª تاثیر Ù…ØÛŒØ·Ø´ باشد، ØªØØª تاثیر خودش بود. تکرو Ùˆ تنها، دور از هیاهو Ùˆ شایعه، بیزار از ابتذال Ùˆ بازاری سازی، گریزان از ریاکاری Ùˆ معامله گری Ùˆ همه Ø¢Ù�ت هایی Ú©Ù‡ اجزای جدایی ناپذیر Ù�ضای کار « ØØ±Ù�Ù‡ ای » موسیقی در این کشور بوده Ùˆ هست.
این Ú©Ù‡ جوان خواننده Ú©Ù‡ ابتدا ترانه های انگلیسی مشهور را بازخوانی Ù…ÛŒ کرد، چطور تبدیل به خوانندهای از تبار « ادبیات سیاه » شد، Ùˆ چطور وجهه ای ضد رژیم از خوانده ها Ùˆ شخصیت او در ذهن مردم ترسیم شد، ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ بر من روشن نیست. اÙ�Ù‚ تØÙ‚یق در موسیقی این مرز Ùˆ بوم، تیره است. کاÙ�ÛŒ است نگاهی به بیست سال آخر زندگی Ù�رهاد بیندازیم تا متوجه شویم برای Ú†Ù‡ این اتÙ�اق Ù…ÛŒ اÙ�تد. خوب یا بد، Ù�رهاد را با بیان همین Ù�ضاهای تلخ Ùˆ تیره ای Ù…ÛŒ شناسیم Ú©Ù‡ از اوایل 1348-1349 شروع شد Ùˆ تا ØØ¯ÙˆØ¯ ده سال بعد ادامه پیدا کرد، Ùˆ تردیدی نداشته باشیم Ú©Ù‡ در اینجا این جریان، مسعود کیمیایی Ùˆ اسÙ�ندیار منÙ�ردزاده Ùˆ دوستان ترانه سرا، نقش مهم Ùˆ به سزا داشته اند Ùˆ نباید از یادشان برد. اما آنچه Ú©Ù‡ بیش از همه Ù…ÛŒ ماند، صدای Ù�رهاد است Ú©Ù‡ با درشتی، وضع تلخ Ùˆ تیره ÛŒ Ø±ÙˆØ Ù¾Ø±ÛŒØ´Ø§Ù† خود را در آن روزگار، - آنطور Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دید Ùˆ Ù…ÛŒ پنداشت - مجسم Ù…ÛŒ کرد Ùˆ دستاوردش Ù�رسنگها از ریا Ùˆ تقلب Ùˆ سرگرم سازی Ùˆ بازار گرمی، دور بود.
گذشته از همه این ها جنبه های Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÛŒ شخصیت Ù�رهاد را هم نباید از قلم انداخت: آشنایی کامل با موسیقی پاپ مترقی جهان دوران جوانی پیش ( دهه های 1960 Ùˆ 1970 )ØŒ تسلط بر ادبیات ( بیشتر Ù�ارسی Ùˆ قدری انگلیسی )ØŒ آشنایی با ساز ( در ØØ¯ÛŒ Ú©Ù‡ نیاز داشت )ØŒ به کار گرÙ�تن قریØÙ‡ Ùˆ شعور در بیان مضامین کلام، Ùˆ... بالاتر از همه، شرÙ� هنری Ùˆ همدلی عمیق به آنچه Ú©Ù‡ انتخاب Ù…ÛŒ کرد Ùˆ Ù…ÛŒ خواند. در نسل او آدمهای معتقد Ú©Ù… نبودند؛ Ùˆ اگر ØÙ…Ù„ بر نوستالژی بازی نشود باید بگویم خیلی عاطÙ�ÛŒ تر از نسلهای بعدی با موضوع مورد علاقه شان برخورد Ù…ÛŒ کردند. کدام خواننده موسیقی روز، پاپ ( یا هر Ú†Ù‡ Ú©Ù‡ اسمش را Ù…ÛŒ گذارند ) را Ù…ÛŒ شناسیم Ú©Ù‡ مثل او باشد؟ کسب کمالات Ùˆ Ù�ضایل پیشکش شان، ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ بتوانند شعری را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خوانند، درست Ùˆ از رو، بدون غلط بخوانند Ùˆ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ØŒ نیمچه اعتقاداتی را برای خلوت Ùˆ تنهایی دوره ÛŒ پیری شان ØÙ�ظ کنند؟
شهرام
به مناسبت استعÙ�ای بیژن ØµÙ„Ø Ø¬Ùˆ :
-"به کجا چنین شتابان؟!" گون از نسیم پرسید.
-"دل من گر�ته زین جا ، هوس س�ر نداری ز غبار این بیابان؟"
-"همه آرزویم ، اما چه کنم که بسته پایم..."
-"به کجا چنین شتابان؟!"
-"به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم."
-"س�رت به خیر!! اما ، تو ودوستی ، خدا را
Ú†Ùˆ از این کویر ÙˆØØ´Øª به سلامتی گذشتی ØŒ
به شکو�ه ها ، به باران ، برسان سلام ما را."
رامین
-"به کجا چنین شتابان؟!" گون از نسیم پرسید.
-"دل من گر�ته زین جا ، هوس س�ر نداری ز غبار این بیابان؟"
-"همه آرزویم ، اما چه کنم که بسته پایم..."
-"به کجا چنین شتابان؟!"
-"به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم."
-"س�رت به خیر!! اما ، تو ودوستی ، خدا را
Ú†Ùˆ از این کویر ÙˆØØ´Øª به سلامتی گذشتی ØŒ
به شکو�ه ها ، به باران ، برسان سلام ما را."
رامین
بالاخره آقای بیژن ØµÙ„Ø Ø¬Ùˆ دوست عزیز ما به علت مشغله Ù�راوان!!! تصمیم به جدایی از وبلاگ گرÙ�ت. به هر ØØ§Ù„ ایشان ØµÙ„Ø§Ø Ø®ÙˆØ¯ را بهتر تشخیص Ù…ÛŒ دهند. با وجود اینکه بیژن زیاد هم با وبلاگ همکاری نمی کرد Ùˆ کلاً چهار پنج مطلب بیشتر ننوشت، بنده بشخصه دوست نداشتم ایشان از جمع ما خارج شوند، چون بالاخره بیژن سبک خاص خودش را داشت Ùˆ بر تنوع مطالب وبلاگ Ù…ÛŒ اÙ�زود. به نظر من آقا بیژن Ú©Ù…ÛŒ به ما Ú©Ù… لطÙ�ÛŒ کردند Ùˆ خیلی زود ما را تنها گذاشتند. ای کاش بیژن انعطاÙ� بیشتری از خودش نشان Ù…ÛŒ داد Ùˆ خانواده خود را این قدر زود ترک نمی کرد. به Ù‡Ø±ØØ§Ù„ درهای وبلاگ همیشه به روی بیژن باز است.
Ø®Ø¯Ø§ØØ§Ù�ظ بیژن ØµÙ„Ø Ø¬Ùˆ! امیدوارم در امور زندگی موÙ�Ù‚ Ùˆ پیروز باشی!
دوستدار تو..........همایون
Ø®Ø¯Ø§ØØ§Ù�ظ بیژن ØµÙ„Ø Ø¬Ùˆ! امیدوارم در امور زندگی موÙ�Ù‚ Ùˆ پیروز باشی!
دوستدار تو..........همایون
بچه ها ! نوشته های باکره خیلی به دل Ù…ÛŒ شینه. مخصوصاً این نوشته آخرش راجع به kit kat خیلی Ø¨Ø§ØØ§Ù„ بود.واقعاً باکره استاد وبلاگ نویسیه.خیلی Ø±Ø§ØØª Ùˆ بدون تعارÙ� ØØ±Ù�های خیلی مهمی میزنه. به نظر من هم اونهایی Ú©Ù‡ جوونای مردمو تو خیابونا اذیت میکنن دشمنای این مملکت هستن. به امید خدا یه روزی از شر این جور آدما Ø±Ø§ØØª میشیم.
به امید اونروز............همایون
به امید اونروز............همایون
بازی هنرمندان و استقلال رو دیدید؟ من به عنوان یه پرسپولیسی به تیم استقلال به خاطر �هم و شعور بالاشون تبریک میگم ، چون یه همچین بازیهایی صر�اً نمایشی و سرگرم کننده است و استقلالیها به خوبی تونستن دل �وتبال دوستها رو شاد کنن. قابل توجه آقای پروین و شاگرداش که این بازی رو به اندازه �ینال جام جهانی جدی گر�ته بودن و عقده هاشون رو روی سر تیم بدبخت هنرمندها خالی کردن!!!
همایون
همایون
دو خبر تر و تازه از اردوی رئال مادرید:
اول اینکه بالاخره قراره آقای رونالدو امشب تشری� بیارن تو زمین مسابقه !( گوش شیطان کر!!!)
عمو سبیلیوی رئال ( منظورم آقای دل بوسکه است!) آخر تمرینای دیروز ( شنبه ) Ú¯Ù�ته Ú©Ù‡ رونی کاملاً آماده بازیه Ùˆ یکشنبه شب جلوی آلاوس بازی میکنه. پس اگه تو این یه روز بلایی سر رونی جونمون نیاد بالاخره این طلسم لعنتی شکسته میشه! البته این وسط یه Ù†Ù�ر زیاد هم Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ نیست Ùˆ اونم Ú¯Ù„ پسر تیم آقا گوتیه Ú©Ù‡ جدیداً به تیم ملی هم دعوت شده Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ برای خودش کلاس میذاره. هرچند طبق آخرین اخبار واصله رائول مصدوم شده Ùˆ شاید به این بازی نرسه. پس Ù�علاً گوتی جون میتونه خیالش Ø±Ø§ØØª باشه. بعدشم خدا کریمه!!!
دوم اینکه رئال تصمیم گرÙ�ته تنها نقطه ضعÙ�Ø´ رو هم برطرÙ� کنه. این روزها " والتر ساموئل " مداÙ�ع مستØÚ©Ù… Ø¢ Ø« رم بد جوری چشم آقای والدانو مدیر Ù�Ù†ÛŒ تیم رئال رو گرÙ�ته. طوری Ú©Ù‡ ایشون Ú¯Ù�ته قصد داره تو نیم Ù�صل ساموئل رو به خدمت بگیره. البته من Ù�کر میکنم آقای والدانو Ù…ÛŒ خواد ساموئل رو با موری ینتس تاخت بزنه، چون کاپلو از مدتها پیش چشمش دنبال این مهاجم بوده Ùˆ از طرÙ�ÛŒ قرارداد " باتی Ú¯Ù„ " هم چند ماه دیگه تموم میشه Ùˆ رم بجاش نیاز به یک جانشین شایسته داره Ùˆ Ú†Ù‡ کسی بهتر از موری ینتسی Ú©Ù‡ رو نیمکت رئال داره پرپر میزنه؟! البته باید این رو هم بگم Ú©Ù‡ ساموئل از ارکان اصلی رم به شمار میاد Ùˆ شاید آقای سنسی مدیر رم به این Ø±Ø§ØØªÛŒ ها اون رو از دست نده. البته تجربه تاریخی به ما میگه Ú©Ù‡ اگه مدیران رئال واقعاً ساموئل رو میخوان اونو از همین ØØ§Ù„ا مادریدی بدونین! چون نه ساموئل بزرگتر از Ù�یگو Ùˆ زیزو Ùˆ رونیه Ùˆ نه رم بزرگتر از بارسا Ùˆ یووه Ùˆ اینتره !!!
خلاصه اینکه آقایون مدیران رئال مادرید! هر جور Ø±Ø§ØØªÛŒØ¯!!!
همایون
اول اینکه بالاخره قراره آقای رونالدو امشب تشری� بیارن تو زمین مسابقه !( گوش شیطان کر!!!)
عمو سبیلیوی رئال ( منظورم آقای دل بوسکه است!) آخر تمرینای دیروز ( شنبه ) Ú¯Ù�ته Ú©Ù‡ رونی کاملاً آماده بازیه Ùˆ یکشنبه شب جلوی آلاوس بازی میکنه. پس اگه تو این یه روز بلایی سر رونی جونمون نیاد بالاخره این طلسم لعنتی شکسته میشه! البته این وسط یه Ù†Ù�ر زیاد هم Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ نیست Ùˆ اونم Ú¯Ù„ پسر تیم آقا گوتیه Ú©Ù‡ جدیداً به تیم ملی هم دعوت شده Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ برای خودش کلاس میذاره. هرچند طبق آخرین اخبار واصله رائول مصدوم شده Ùˆ شاید به این بازی نرسه. پس Ù�علاً گوتی جون میتونه خیالش Ø±Ø§ØØª باشه. بعدشم خدا کریمه!!!
دوم اینکه رئال تصمیم گرÙ�ته تنها نقطه ضعÙ�Ø´ رو هم برطرÙ� کنه. این روزها " والتر ساموئل " مداÙ�ع مستØÚ©Ù… Ø¢ Ø« رم بد جوری چشم آقای والدانو مدیر Ù�Ù†ÛŒ تیم رئال رو گرÙ�ته. طوری Ú©Ù‡ ایشون Ú¯Ù�ته قصد داره تو نیم Ù�صل ساموئل رو به خدمت بگیره. البته من Ù�کر میکنم آقای والدانو Ù…ÛŒ خواد ساموئل رو با موری ینتس تاخت بزنه، چون کاپلو از مدتها پیش چشمش دنبال این مهاجم بوده Ùˆ از طرÙ�ÛŒ قرارداد " باتی Ú¯Ù„ " هم چند ماه دیگه تموم میشه Ùˆ رم بجاش نیاز به یک جانشین شایسته داره Ùˆ Ú†Ù‡ کسی بهتر از موری ینتسی Ú©Ù‡ رو نیمکت رئال داره پرپر میزنه؟! البته باید این رو هم بگم Ú©Ù‡ ساموئل از ارکان اصلی رم به شمار میاد Ùˆ شاید آقای سنسی مدیر رم به این Ø±Ø§ØØªÛŒ ها اون رو از دست نده. البته تجربه تاریخی به ما میگه Ú©Ù‡ اگه مدیران رئال واقعاً ساموئل رو میخوان اونو از همین ØØ§Ù„ا مادریدی بدونین! چون نه ساموئل بزرگتر از Ù�یگو Ùˆ زیزو Ùˆ رونیه Ùˆ نه رم بزرگتر از بارسا Ùˆ یووه Ùˆ اینتره !!!
خلاصه اینکه آقایون مدیران رئال مادرید! هر جور Ø±Ø§ØØªÛŒØ¯!!!
همایون
مهر ۱۳، ۱۳۸۱
خالکوبی
خالکوبی یا تاتو واقعیتی جهانی است. گاهی تابع رسم Ùˆ رسومات Ù�رهنگی است ( مثل هندیان ) ØŒ گاهی برای زیبایی Ùˆ مد است ( همه نقاط دنیا ) Ùˆ گاهی نیز نشانی از پهلوانی Ùˆ لوطی گری است! در هر Ø´Ú©Ù„ در مورد خالکوبی در هر نوع آن ( ØØªÛŒ تاتوی دور لب Ú©Ù‡ امروزه در ایران نیز مد شده است ) به این نکات توجه کنید : (1) خطر انتقال ایدز Ùˆ هپاتیت را با وسایل خالکوبی آلوده جدی بگیرید. (2) یادتان باشد Ú©Ù‡ علیرغم تبلیغات برخی ازمؤسسات، برداشتن تاتو بسیار مشکل Ùˆ ØØªÛŒ گاهی از توان مجرب ترین Ø¬Ø±Ø§ØØ§Ù† پلاستیک خارج است، قبل از اقدام به آن Ù�کر کنید.
نقل از ماهنامه پزشکی درد
همایون
خالکوبی یا تاتو واقعیتی جهانی است. گاهی تابع رسم Ùˆ رسومات Ù�رهنگی است ( مثل هندیان ) ØŒ گاهی برای زیبایی Ùˆ مد است ( همه نقاط دنیا ) Ùˆ گاهی نیز نشانی از پهلوانی Ùˆ لوطی گری است! در هر Ø´Ú©Ù„ در مورد خالکوبی در هر نوع آن ( ØØªÛŒ تاتوی دور لب Ú©Ù‡ امروزه در ایران نیز مد شده است ) به این نکات توجه کنید : (1) خطر انتقال ایدز Ùˆ هپاتیت را با وسایل خالکوبی آلوده جدی بگیرید. (2) یادتان باشد Ú©Ù‡ علیرغم تبلیغات برخی ازمؤسسات، برداشتن تاتو بسیار مشکل Ùˆ ØØªÛŒ گاهی از توان مجرب ترین Ø¬Ø±Ø§ØØ§Ù† پلاستیک خارج است، قبل از اقدام به آن Ù�کر کنید.
نقل از ماهنامه پزشکی درد
همایون
بعضی وقتا آدم دلش خیلی می گیره. دلش می خواد اون موقع همه کسایی که دوستشون داره پیشش باشن. امروزم دل من خیلی گر�ت آخه بقیه بچه های خ�ن این چند روز پیشم بودن ظهر که برای بدرقشون تا ترمینال ر�تم وقتی اتوبوسشون ر�ت یه د�عه دلم گر�ت اگه قدرت داشتم اتوبوسو متوق� می کردم چون دلم می خواست بازم پیشم باشن اما چه کار می شه کرد؛ زندگیه دیگه باید با سختیاش ساخت تا خوشیاشو بدست ا�ورد امیدوارم هر چه زودتر هر پنج ن�رمون دور هم جمع بشیم.
شهرام
شهرام